عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



به وبلاگ من خوش آمدید

لطفا نظرتون رو درمورد این وبلاگ بگین

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک   ابتدا ما را با عنوان یاس سپید و آدرس yas155.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته. در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد .







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 101
:: کل نظرات : 14

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 0

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 76
:: باردید دیروز : 2
:: بازدید هفته : 76
:: بازدید ماه : 870
:: بازدید سال : 3221
:: بازدید کلی : 21401

RSS

Powered By
loxblog.Com

دختر نابینا
سه شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 14:8 | بازدید : 1278 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

دختري بود نابينا
که از خودش تنفر داشت                                              
که از تمام دنيا تنفر داشت
و فقط يکنفر را دوست داشت
دلداده اش را
و با او چنين گفته بود
« اگر روزي قادر به ديدن باشم
حتي اگر فقط براي يک لحظه بتوانم دنيا را ببينم
عروس **** گاه تو خواهم شد »

***
و چنين شد که آمد آن روزي
که يک نفر پيدا شد
که حاضر شود چشمهاي خودش را به دختر نابينا بدهد
و دختر آسمان را ديد و زمين را
رودخانه ها و درختها را
آدميان و پرنده ها را
و نفرت از روانش رخت بر بست

***
دلداده به ديدنش آمد
و ياد آورد وعده ديرينش شد :
« بيا و با من عروسي کن
ببين که سالهاي سال منتظرت مانده ام »

***
دختر برخود بلرزيد
و به زمزمه با خود گفت :
« اين چه بخت شومي است که مرا رها نمي کند ؟ »
دلداده اش هم نابينا بود
و دختر قاطعانه جواب داد:
قادر به همسري با او نيست

***
دلداده رو به ديگر سو کرد
که دختر اشکهايش را نبيند
و در حالي که از او دور مي شد گفت
« پس به من قول بده که مواظب چشمانم باشي »


|
امتیاز مطلب : 4
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
عاشقی
سه شنبه 22 اسفند 1391 ساعت 13:58 | بازدید : 1571 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

دختری به کوروش کبیر گفت:من عاشقت هستم....

 کوروش گفت:لیاقت شما برادرم است که از من

 زیباتر است و پشت سره شما ایستاده،دخترک

برگشت و دید کسی‌ نیست. کوروش گفت:اگر عاشق

 بودی پشت سرت را نگاه نمی‌کردی!!!!

 


|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
:: ادامه مطلب ...
دو شنبه 21 اسفند 1391 ساعت 20:57 | بازدید : 372 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
عاشقتم عشقم
دو شنبه 21 اسفند 1391 ساعت 19:58 | بازدید : 1417 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
عکس love
سه شنبه 6 تير 1391 ساعت 20:45 | بازدید : 1847 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

 

 

 



|
امتیاز مطلب : 14
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
:: ادامه مطلب ...
سه شنبه 13 تير 1391 ساعت 20:22 | بازدید : 355 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

مرگ عشق

آرزو دارم شبی عاشق شوی ...

آرزو دارم بفهمی درد را..

تلخی برخوردهای سرد را ،

می رسد روزی که بی من سر کنی ،

 

می رسد روزی که مرگ عشق را باور کنی ...

 

 

چقدر خواب ببینم که مال من شده ای

و شاه بیت غزل های لال من شده ای

چقدر خواب ببینم که بعد آن همه بغض

جواب حسرت این چند سال من شده ای

چقدر حافظ یلدا نشین ورق بخورد؟

تو ناسروده ترین بیت فال من شده ای

چقدر لکنت شب گریه را مجاب کنم

 خدا نکرده مگر بی خیال من شده ای

هنوز نذر شب جمعه های من اینست

 که اتفاق بیفتد حلال من شده ای

که اتفاق بیفتد کنارتان هستم

 برای وسعت پرواز بال من شده ای

میان بغض و تبسم میان وحشت و عشق

 تو شاعرانه ترین احتمال من شده ای

مرا به دوزخ بیداریم نیازی نیست

عجیب خواب قشنگی ست مال من شده ای

 

 

دل من حوصله کن، داد زدن ممنوع است

کم بکن این گله، فریـاد زدن ممنوع است

بیـن این قـوم که هـر کـار ثوابی‌ست کباب

دل دلسوختـه را باد زدن ممنـوع است

تیشه بر ریشه فرهـاد زدن شیـرین اسـت

حـرفی از پیشه فرهـاد زدن ممنـوع است

بیـن ایـن قـــوم که از باکـرگی تـرشیـدند

حرفی از حجــله و دامـاد زدن ممنوع اسـت

شادی از منظــر این قوم گناهی‌ست بزرگ

بـزن آهنگ، ولی شـــاد زدن ممنوع است


|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
خلوتم را نشكن
سه شنبه 10 تير 1391 ساعت 20:7 | بازدید : 1234 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

تقدیم به تمام عاشقان  

خلوتم را نشكن

شايد اين خلوت من كوچ كند

به شب پروانه

به صداي نفس شهنامه

به طلوع اخرين افسانه

و غروبي كه در ان

نقش ديوانگي يك عاشق

بر سر ديواري پيدا شد.

خلوتم را نشكن

خلوتم بس دور است

ز هواي دل معشوق سهند

خلوتم راه درازي ست ميان من و تو

خلوتم مرواريد است به دست صياد

خلوتم تير وكماني ست به دست سحر

خلوتم راه رسيدن به خداست

خلوتم را نشكن


|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
برام دعا كن عشق من
سه شنبه 8 تير 1391 ساعت 19:55 | بازدید : 1149 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

برام دعا كن عشق من، همين روزا بميرم ...  

آخه دارم از رفتن بدجوري گُر ميگيرم ... 

دعا كنم كه اين نفس،تموم شه تا سپيده ... 

كسي نفهمه عاشقت، چي تا سحر كشيده ... 

اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير ... 

آخه تو كه داري ميري،به من نگو بمون نمير ... 

گاهي بيا يه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ...

من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز ...

اگه يروز برگشتي و گفتن فلاني مرده ...

بدون كه زير خاك سرد حس نگاتو برده

گريه نكن براي من قسمت ما همينه ...

دستامو محكمتر بگير لحظه ي آخرينه ... 

اين آخرين باره عزيز،دستامو محكمتر بگير ... 

آخه تو كه داري ميري،به من نگو بمون نمير ... 

گاهي بيا يه باغ سبز،درش بروت بازه هنوز ... 

من با تو سوختم نازنين،باشه برو با من نسوز ... 

برام دعا كن عـــــــــشــــــــــق من ...


|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
سلامتی عزیزان
سه شنبه 7 تير 1391 ساعت 19:45 | بازدید : 1289 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

به سلامتی درخت!

نه به خاطرِ میوش، به خاطرِ سایش 

ღ♥ 

به سلامتی دیوار!

نه به خاطرِ بلندیش، واسه این‌که هیچ‌وقت پشتِ آدم روخالی نمی‌کنه.

ღ♥

به سلامتی دریا!

نه به خاطرِ بزرگیش، واسه یک‌رنگیش.

ღ♥

به سلامتی سایه!

که هیچ‌وقت آدم رو تنها نمی‌ذاره.

ღ♥

به سلامتی پرچم ایران!که سه‌رنگه، تخم‌مرغ! که دورنگه، رفیق! که یه‌رنگه.

 ღ♥

به سلامتی سیم خاردار!

که پشت و رو نداره.

ღ♥

 

به سلامتی سرنوشت!

که نمی‌شه اونو از "سر" نوشت.

 ღ♥

 

به سلامتی عقرب!

که به خواری تن نمی‌ده.
 

(عرض شودکه عقرب وقتی تو آتیش می‌ره و دورش همش آتیشه با نیشش خودش می‌کُشه که کسی ناله‌هاشو نشنوه)

ღ♥ 

 

به سلامتی تابلوی ورود ممنوع!

که یه ‌تنه یه اتوبان رو حریفه.

 ღ♥

 

به سلامتی دریا!

که قربونیاشو پس می‌آره.

 ღ♥

 

به سلامتی بیل!

که هرچه ‌قدر بره تو خاک، بازم برّاق‌تر می‌شه.

 ღ♥

 

به سلامتی سنگ بزرگ دریا!که سنگای دیگه رو می‌گیره دورش.

 

به سلامتی دریا!

که ماهی گندیده‌هاشو دور نمی‌ریزه.

 ღ♥

 

به سلامتی گاو!

که نمی‌گه من، می‌گه ما.

 ღ♥

 

به سلامتی رودخونه!

که اون‌جا سنگای بزرگ هوای سنگای کوچیکو دارن.

 ღ♥

 

به سلامتی برف!

که هم روش سفیده هم توش.

 ღ♥

 

به سلامتی پل عابر پیاده!

که هم مردا از روش رد می‌شن هم نامردا !

 ღ♥

 

به سلامتی کرم خاکی!

نه به خاطر کرم‌بودنش،به خاطر خاکی‌بودنش

 ღ♥

 

به سلامتی شلغم!

نه به خاطر (شل)ش، به خاطر(غم)ش.

 

ღ♥

به سلامتی خيار!

نه به خاطر «خ»ش، فقط به خاطر «یار»ش.

ღ♥

 

به سلامتی زنجیر!

نه به خاطر این‌که درازه، به خاطر این‌که به هم پیوسته.

ღ♥ 

 

به سلامتی نهنگ!

که گنده‌لات دریاست.

 ღ♥

 

به سلامتی همه اونایی که دوسشون داریم و نمی‌دونن، دوسمون دارن و نمی‌دونیم.

ღ♥


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
سه شنبه 6 تير 1391 ساعت 19:28 | بازدید : 416 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبیا تا قصه نیمه تمام عشق را با شیرینی به پایان برسانیمبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبرگرد تا قصه من و تو پایانش تلخ و غم انگیز نباشدبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comدلم برای لحظه های دیدار با تو تنگ شدهبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچه عاشقانه نگاهم می کردی و حرف می زدیبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچرا رفتی از کنارم؟بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comتو رفتی و من تنهای تنها در این دنیای بی محبتبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبا چند خاطره ماندمبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبرگرد تا دوباره آن خاطره های شیرین باهم بودن تکرار شودبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comدلم بد جور برای تو برای حرف هایت تنگ بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comصدای خنده هایت تنگ شدهبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comبا آمدنت من را دوباره زنده کنبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comواحساس را دوباره در وجودم شعله ور کنبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comتا عاشقانه تر از همیشه از تو آن عشق پاکت بنویسمبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

 

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچطور بگم که دلتنگ توام تویی که مونس شب های دل بی قراری ام بودیبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچطور بگم که باغ دلم به غم نشسته واز دوری تو دلتنگ شده؟بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچطور بگم که وجود تو... گرمای صدای دلنشین توبه من آشفتهبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comزندگی می بخشه؟بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچطور بگم که این دل بی طاقت بهانه تو را می گیرد؟بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comچطور بگم که دستانم گرمی دستانت را می خواهد؟بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comای تنهاترین ستاره زندگی منبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comپشت پنجره دل تنگم به انتظار لحظه با تو بودن می مانمبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com
بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.comتا با آمدنت دل بی قرارم را آرام کنیبهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

بهار-بيست دات كام   تصاوير زيبا سازی وبلاگ    www.bahar-20.com

 


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
یک شنبه 10 ارديبهشت 1391 ساعت 13:33 | بازدید : 364 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

 

نقرتين لعرض الصورة في صفحة مستقلة

خواهم امشب را که با غم سر کنم

دفتری با اشک چشمم تر کنم

نام آن دفتر نهم دیوان عشق

اشک را عنوان آن دفتر کنم

 

 

 باز دلم گرفته گریم اختیاری نیست

 

آخه جز گریه منو کاری نیست

 

یه عمری از محبت بی نصیبم ای خدا

 

آخه من غریبم ای خدا

 

کو خوبی کدوم مهر ما که چیزی ندیدیم

 

از این دنیای شیرین فقط سختی کشیدیم

 

کدوم بخت کدوم شانس ما که شانسی نداریم

 

هی پشت سر هم همش بد میاریم

 

ما خون جگر خوردیم سوختیم وساختیم

 

به جرم زنده بودن همه هستی را باختیم


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 3
|
مجموع امتیاز : 3
یک شنبه 10 ارديبهشت 1391 ساعت 13:18 | بازدید : 446 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

      gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gifgt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif

 من  در  این  دلواپسی  ها  نشسته ام   تنها...

میخواهم  با  تو سخن  بگویم...

میخواهم  باز  چهره ات  را  با  همان لبخند   کودکانه  ببینم...

میخواهم  هرچه   انتهایش  به  اسم   تو   و  یاد  تو   ختم  میشود...

 شعرهایم  ناتمام  ماندند...اسیر    دلتنگی  شدم  من...

و خواب  مرا    به    رویای  باتو  بودن   میرساند...

کاش خیابانهای   شلوغ  سهم  ما  نبود...

اما غصه ای  نخواهم  خورد اشکهایم  را  برای  شانه های  تو  ذخیره  خواهم  کرد...

حرف های   ناتمامم  را  به  روی  دیوار  قلبم  حک  میکنم   و با دیدنت  همه  را تکمیل میکنم...

                gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gifgt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif gt946f0csx6k2eb9o4o3.gif



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 12
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
یک نفر قلب مرا بی سحر و جادو میبرد...
دو شنبه 24 اسفند 1390 ساعت 12:23 | بازدید : 1022 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )
عکس عاشقانه...باران

عکس عاشقانه ( زوج های خوشبخت )

یک نفر قلب تو را بی سحر و جادو می برد
بی گمان من می شوم بازنده و او می برد
اشک می ریزم و می دانم که چشمان مرا
عاقبت این گریه های بی حد از سو می برد
آنقدر تلخم که هر کس یک نظر میبیندم
ماجرا را راحت از رفتار من بو می برد
من در این فکرم جهان را می شود تغییر داد
عاقبت اما مرا تقدیر از رو می برد...

من از مردن نمی ترسم....

eshgh-entezar.blogfa.com/cat-11.aspx


|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
دو شنبه 23 اسفند 1390 ساعت 12:18 | بازدید : 366 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )


|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
pix2pix.org
دو شنبه 18 اسفند 1390 ساعت 12:6 | بازدید : 2599 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

طرح چشمان قشنگت...

پیامک عاشقانه 24 بهمن ماه

هم رنگ تمام آرزوهای منی/ غارتگرجان ومال و دنیای منی
بی تونفس کشیدنم ممکن نیست/ساده بگویم که همه دنیای منی . . .
.
.
.
هیچ میدانی؟
جای “عزیزم غصه نخور” های تو را
دیازپام گرفته است . . .
.
.
.
اگر خوبان عالم جمع باشند / یقینا نزد من ، تو بهترینی
اگر از خوبترها حلقه سازند / تو در آن حلقه ، می دانم نگینی . . .

.
.
.
اگر دوستم داری بلند فریاد بزن حتی اگرنشنوم باورت می کنم  عشقم . . .
.
.
.
گاهی فرار می کنم
از فکر کردن به تو
مثل رد کردن آهنگی که
خیلی دوستش دارم . . .
.
.
.
تمام قندهای توی دلم را آب کردم برای تو
تویی که چایت را همیشه تلخ می خوری  . . .
.
.
.
نیمه گـُمشده ام نیستی که بـا نیمه ی دیگــر به جُستجویت برخیزم
تو… تمام گُمشده منی . . .
.
.
.
غمگینم ، مثل پیرزنی که آخرین سرباز برگشته از جنگ ، پسرش نیست . . .
.
.
.
تو نیامده بودی که جای خالیت را پر کنی
آمده بودی ببینی من با جای خالیت چه می کنم  . . .
.
.
.
دیگر فرصتی برای پیامک نیست ، دست واژه ها را می گیرم و به دیدنت می آیم
دلتنگیت در هیچ پیامی نمی گنجد . . .
.
.
.
پروردگارا ، آرامش را همچون دانه های برف ، آرام و بیصدا
به سرزمین قلب کسانیکه برایم عزیزند ، بباران . . .
.
.
.
دوستت دارم ، رازیست که در میان حنجره ام دق میکند ، وقتی که نیستی . . .
.
.
.
به جان چشمانت قسم
اینبار آنچنان رفتنی ام …
که ، کاسه های آب را هم قسم دهی
نه آن روزها باز میگردند و نه من . . .
.
.
.
همه ی بغض من
تقدیم غرورت باد!
غروری که
لذت دریا را به چشمانت حرام کرد . . .
.
.
.
نفسم ، تو در شمالی و من در جنوب
کاش دستی نقشه را از میانه تا کند . . .
.
.
.
وقتی کسی رو دوست داری ، این یه چیزه !
وقتی کسی تو رو دوست داره ، این یه چیز دیگه !
اما وقتی کسی رو دوست داری که تو رو دوست داره
این یعنی همه چیز !
.
.
.
محصولها را که برداشت میکنند ، بیچاره مترسکها که فراموش میشوند . . .
.
.
.
کاش میدونستی مهم تر از دلم اعتمادم بود که شکستی . . .
.
.
.
گاهی هیچ کس را نداشته باشی بهتر است
داشتن ِ بعضی ها تنهاترت می کند . . .
.
.
.
پرسیدند : دوستش داری ؟
گفتم : دنیای من است
گفتند : دوستت دارد ؟
گفتم : تنها سوال من است

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 11
|
مجموع امتیاز : 11
عکسهای منتخب
دو شنبه 12 اسفند 1390 ساعت 12:0 | بازدید : 1054 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

 


|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
دلتنگی
دو شنبه 8 اسفند 1390 ساعت 11:40 | بازدید : 1053 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

آن سوی دلتنگی ها. آن سوی دلتنگی ها همیشه خدایی هست که داشتنش جبران همه نداشتن
هاست.


دوست خوبم

دعامیکنم که هیچگاه چشمهای زیبای تورا

درانحصارقطره های اشک نبینم

دعامی کنم که لبانت رافقط درغنچه های لبخندببینم

دعامیکنم دستانت که وسعت آسمان وپاکی دریاوبوی بها راداردهمیشه ازحرارت عشق گرم باشد

من برایت دعامیکنم که گل های وجودنازنینت هیچگاه پژمرده نشوند

برای شاپرک های باغچه خانه ات دعامیکنم

که بالهایشان هرگز محتاج مرهم نباشند

من برای خورشیدآسمان زندگیت دعامیکنم که هیچگاه غروب نکند

طرح چشمان قشنگت در اتاقم نقش بسته
شعر ميگويم به يادت در قفس غمگين و خسته
من چه تنها و غريبم بي تو در درياي هستي
ساحلم شو غرق گشتم بي تو در شب هاي مستي

خيال کردي بري ميري از يادم
تو رفتي و نرفت چيزي از يادم
تو رفتي تازه عاشق تر شدم من
از اوني هم که بود بدتر شدم من



صبح تا شب اين شده کارم که واسه چشات بيدارم
تو خداي عاشقايي تو تموم کس و کارم
تو به داد من رسيدي وقتي تنهاييم رو ديدي
تو نذاشتي برم از دست اگه چيزي هم هنوز هست
نازنينم اميد شيرينم من به جز تو کسي نمي بينم
از اون روزي که رفتي يه روز خوش نديدم
به جز دستاي گرمت پناه وخوش نديدم
زندگيم و به پاي تو دادم اون روزا رو نميره از يادم
نازنينم برس به فريادم
صبح تا شب اين شده کارم که واسه چشات بيدارم
تو خداي عاشقايي تو تموم کس و کارم
تو به داد من رسيدي وقتي تنهاييم رو ديدي
تو نذاشتي برم از دست اگه چيزي هم هنوز هست

طرح چشمان قشنگت در اتاقم نقش بسته


|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
اعتراف عاشقانه یک عاشق!
دو شنبه 8 اسفند 1390 ساعت 11:36 | بازدید : 1309 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم برایت تنگ شده. فکر نکن بی وفا هستم، دلم از سنگ نشده... اعتراف می کنم اینک در حسرت روزهای شیرین با تو بودنم. باور نمی کنم اینک بی تو ام. کاش می شد دوباره بیایی و یک لحظه دستهایم را بگیری کاش می شد دوباره بیایی و لحظه ای مرا ببینی تا دوباره به چشمهایت خیره شوم، تا بر همه غم و غصه های بی تو بودن چیره شوم... کاش می شد دوباره بیایی و لحظه ای نگاهت کنم، با چشمهایم نازت کنم. در حسرت چشم هایت هستم، چشم هایی که همیشه با دیدنش دنیایم عاشقانه می شد. بگذار اعتراف کنم که بدجور دلم هوایت را کرده. در حسرت گرمی دستهایت، تا کی باید خیره شوم به عکس هایت، هنوز هم عاشقم، عاشق آن بهانه هایت... کاش بودی و به بهانه هایت نیز راضی بودم، کاش بودی و من دیگر از سردی نگاهت شاکی نبودم. هر چه خواستم از تو بگذرم از همه چیز گذشتم جز تو، هر چه خواستم فراموشت کنم همه را فراموش کردم جز تو، هر چه خواستم به خودم بگویم هیچ گاه ندیدم تو را، چشم هایم را بستم و باز هم دیدم تو را.


|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
بهترین بهانه برای اشک ریختن هستی
دو شنبه 8 اسفند 1390 ساعت 11:15 | بازدید : 1269 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

نبودنت بهترین بهانه است برای اشک ریختن ...
ولی کاش بودی تا اشکهایم از شوق دیدارت سرازیر می شد ...
کاش بودی و دستهای مهربانت مرهم همه دلتنگی ها و نبودن هایت می شد ...
کاش بودی تا سر به روی شانه های مهربانت می گذاشتم
و دردهایم را به گوش تو می رساندم...  بدون تو عاشقی برایم عذاب است
می دانم که نمیدانی بعد از تو دیگر قلبی برای عاشق شدن ندارم...
کاش می دانستی که چقدر دوستت دارم و بیش از عشق بر تو عاشقم...



می دانی که اگر از کنارم بروی لحظه های زندگی برایم پر از درد و عذاب می شود
می دانم که نمی دانی بدون تو دیگر بهانه ای نیست برای ادامه ی زندگی جز انتظار آمدنت ...
انتـــــــــــــــــــــــــــــظار ...
شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه . اما...

 


|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
دلم گرفت...
چهار شنبه 5 بهمن 1390 ساعت 13:49 | بازدید : 1083 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

 

امشب به ياد تک تکِ شب ها دلم گرفت
در اضطراب کهنه ي غم ها، دلم گرفت
انگار بغض تازه اي از نو شکسته شد
در التهابِ خيسِ ورق ها، دلم گرفت
از خواندن تمام خبرها تنم بسوخت
از گفتن تمام غزل ها دلم گرفت
در انتظار تا که بگيرم خبر ز تو
در آتشِ گرفته سراپا دلم گرفت
متروکه نيست خلوتِ سرد دلم ولي
از ارتباطِ مردم ِدنيا دلم گرفت
يک ردِ پا که سهمِ من از بي نشاني است
از ردِ خون که مانده به هر جا، دلم گرفت
اينجا منم و خاطره هايي تمام تلخ
اقرار ميکنم، درآمدم از پا دلم گرفت

جدیدترین عکس های عاشقانه Love

 

 

جدیدترین عکس های عاشقانه Love

جدیدترین عکس های عاشقانه Love

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: برچسب‌ها: دلتنگی ,
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 9
|
مجموع امتیاز : 9
از عشق می نویسم، از محبت هایت
چهار شنبه 4 بهمن 1390 ساعت 13:40 | بازدید : 414 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

از عشق می نویسم از محبت هایت

 

سرآغاز نامه عاشقانه، با نام تو مینویسم صادقانه..
 

 ای هم نفس من... هم قفس من...
از عشق مینویسم ،از محبت هایت،

تا پای جان می نشینم چشم به راهت، ای همه بهانه..
مینویسم یک کلام، عاشقانه: دوستت دارم...
یک نفس در این نامه، بی بهانه فریاد می زنم
که تا آخرین نفس هم نفس تو هستم..

 

 

 

می نویسم تا شاید اندکی بکاهد از اندوه بی پایان قلبم را..
مینویسم این نامه عاشقانه را که بگویم همیشه به یاد ت هستم ، ای نازنین!
با قلمی از جنس محبت ، با احساسی به قشنگی عشق ، با یک دنیا حرفهای عاشقانه از قلب مهربان تو مینویسم بی بهانه ، که بی نهایت تا قیامت دوستت دارم...
اینک که از تو مینویسم ، برای تو مینویسم ،به یاد تو مینویسم... نامه از قطره های اشکم خیس خیس شده ، جای قطره های اشکم مانده و چشمهایم بهانه گیر شده ....بهانه چشمهایت را دارد..
دلتنگت هستم عزیزم ، دلتنگی را از جملاتی که برایت در نامه نوشته ام میتوان حس کرد...نامه ام پر از بهانه است.... ای تنها بهانه برای بودنم....
سراسر نامه حس کن درد دل مرا...چقدر تنهایم...بی چشمهایت تنهایم...
بهانه دستهایت را دارد این دستهایم...
ای بهونه من ....
مواظب دلت باش ای بهترینم ...
دلتنگی بد دردیست!

 

 

 

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 29
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
گفتی...
چهار شنبه 29 دی 1390 ساعت 13:27 | بازدید : 521 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

 

زندگی مشترک

گفتی که می بوســـم تورا، گفتم تمنا می کنم

گفتی اگر بیند کسی، گفتم که حاشا می کنم

گفتی ز بخـــت بــــد اگـر ناگه رقیــب آیـــد ز در

گفتم که با افســون گری او را ز سروا می کنم

گفتی که تلخی های مــی گر ناگوار افـــتد مرا

گفتم که بـا نوش لبـــــم آن را گــــوارا می کنم

گفتی چه می بینی بگو در چشم چون آیینه ام

گفتم که من خود را در او عریـــان تماشا میکنم

گفتی که از بی طاقتی، دل قصه یغمـا می کند

گفتم که بـــا یغمــــاگران بـــاری مدارا می کنم

گفتی که پیــوند تو را با نقد هستـــی می خرم

گفتم که ارزانتـر از این من با تــو سودا می کنم

گفتی اگــر از کوی خود روزی تو را گویـــــــم برو

گفتم که صـــد ســال دگـر امروز و فردا می کنم

گفتی اگر از پای خود زنجیـــــــــر عشقت واکنم

گفتم زتــــو دیــــوانـــــه تــــــر دانــــی که پیدا می کنم

متن عاشقانه نقاش عشق

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
آهنگ عشق
چهار شنبه 28 دی 1390 ساعت 13:19 | بازدید : 3331 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

عشق یعنی همین که هستم
یعنی همین که هستی
یعنی پای تو هستم من و تو پای من هستی
عشق یعنی همین که باشم
یعنی همین که باشی
توی شبای تاریک برام ستاره باشی
عشق یعنی یه حس تازه
وقتی که نیازه
آدم دلش و تو آخرین لحظه ببازه
عشق یعنی لیلی و مجنون
یعنی داد بزنم دوست دارم جلوی همه توی خیابون

 

دل و دل و دل نکن باز رسیده وقت پرواز
بیا تا باهم پر بکشیم تو این فضای دلباز
دل و دل و دل نکن باز بیا دیوونه باشیم
بیا تا با هم نور و تو آسمون شب بپاشیم
عشق یعنی وقتی که از راه می رسی بخندی
چشاتو روی بچگی های دلم ببندی
عشق یعنی وقتی میای اینجا پر از هوا شه
که مهر هیچ کسی به جز من تو دلت نباشه
عشق یعنی پر زدن پرستوی بهاری
همین که هیچ فکری به جز من تو سرت نداری
عشق یعنی قدم زدن تو خیابون خیس
همین ترانه ای که جاریه از این خودنویس

-----------------------------------------------------------------------

متن و آهنگ عشق با صدای رضا صوفی

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 23
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
عاشقانه
شنبه 28 دی 1390 ساعت 20:59 | بازدید : 416 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 27
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
حرفام و باور کن
شنبه 6 بهمن 1390 ساعت 20:54 | بازدید : 390 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

حرفام و باور کن...

 

حرفام و باور کن بد جور گرفتارم
هم بغض بارونم هر لحظه می بارم  
این بی قراری ها تقصیر چشماته
ای که نمی بینی تو قلب من جاته
حرفام و باور کن بی رنگ و بی نورم
از حس پروازم یک آسمون دورم
این خستگی هامو ای کاش که میدیدی
من بی تو پژمردم اما نفهمیدی
حرفامو باور کن حرفی بزن با من
این حس دلگیر رو با یک نگاه بشکن



 

این فاصله عشقو از یادت برده
اسمم به  دست تو  انگاری خط خورده
باور کنی یا نه  درگیر تقدیرم
یک روز از این روزها من بی تو میمیرم
باور کنی یا نه درگیر تقدیرم
یک روزازاین روزها من بی تو میمیرم
من بی تو میمیرم

 

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 7
|
مجموع امتیاز : 7
دلتنگم برای تو...
شنبه 17 دی 1390 ساعت 20:49 | بازدید : 261 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

دوستت دارم

دوباره دلم برایت تنگ شده است ، دوباره دلم هوای تو را کرده است.
دلم میخواهد همیشه در کنارم باشی و من نیز برایت از عشق بگویم.
بگویم که خیلی برایم عزیزی ، برایم بهترینی.
دلم تنگ است و تو نیستی ، باید با این دلتنگی بسازم و بسوزم.
دلم تنگ است برای راه رفتن در کنارت ، دست گذاشتن در دستانت ، نگاه به آن چشمهای زیبایت.
فاصله بین من و تو غوغا می کند و این قلب را دلتنگتر می کند.
کاش در کنارم بودی ، خیلی دلم گرفته است.
وقتی دلم تنگ می شود در گوشه ای مینشینم و به یاد آن لحظه که در کنارمی اشک میریزم.
کاش همیشه در کنارم بودی و حتی یک لحظه نیز از من دور نمیشدی.
این دل بدجور بهانه تو را میگیرد ، نمی دانم چگونه با این دل بهانه گیرم بسازم!

 

دلم هوایت را کرده است ، تک تک ثانیه ها را میشمارد تا لحظه دیدار فرا رسد.
لحظه ای که همیشه برایم زیباترین لحظه زندگی ام بوده است.
چه زیباست وقتی در کنارمی و چه رویاییست وقتی که در کنارت نشسته ام و با تو راز این قلب عاشقم را می گویم.
چه زیباست وقتی نگاه به آن چشمان پر مهرت میکنم و قطره های اشک  آن زمان که از من دور بودی را از روی گونه های مهربانت پاک میکنم ، دستانت را میگیرم و تو را نوازش میکنم ، تو نیز این قلب بهانه گیر را سرزنش میکنی.کاش همه لحظه های زندگی ام با بودنت اینچنین رویایی بود.
باید بسوزیم ، بسازیم ، تا بهم برسیم! می ترسم از سرنوشت و میترسم از این راه دور.
دلم برایت تنگ است ای عزیز راه دورم.هر چه دارم از تو دارم ، هر چه میگویم از تو میگویم.
گهگاهی که حرفهای عاشقانه مینویسم ، برای تو مینویسم.می نویسم از دلتنگی هایم ، از این فاصله.
با همه سختی هایش با این دوری می سازم ، عزیزم تو نیز آرام باش ، به آن لحظه بیندیش که به هم میرسیم و همدیگر را در کنار هم میبینم ، بیندیش به آن لحظه که همین دوری خیلی زیباست.
این دلتنگی ها شیرین است زیرا روزی به پایان می رسد و ما برای همیشه در کنار هم خواهیم بود. دلم تنگ است برایت عزیزم .
 

نگاه تو من و دیوونه کرده....

موهایت سیاست مداران قابلی هستند
دست به سر که می بری، دست به سر می کنی
من و رو سری ات حزب باد می شویم!



می دانم سنگریزه های آن دریاچه/ خیلی به پاهایت می آیند...
اما چقدر روسریت را به آسمان تعارف می کنی
 که باد را دلتنگ کنی ؟!
ما / سلیمان هیچ خدایی نیستیم
که این فرش از زمین بلند شود!



بطری بطری چشم هایت را / ریختی به انتظار اقیانوس...
و نشنیده گرفتی
سینه ی بیابان ها / آرامگاه چشم هاییست
که کشتی کشتی / و بطری بطری
به آب زدند و / به خواب رفتند...



آنقدر سنگ به خیالمان بستیم
که حتی خوابهایمان سنگین شده است...
بیا برویم...

باد را / لای موهایت بپیچ.....
 و چشم هایمان را پشت آرزوهایت پناه بده...
برویم پیاله پیاله / زمان را / در ماه خالی کنیم....
بعد / روی همین فرش / ریلی پهن کنیم....

انتهای بهار را
به ابتدایش گره بزنیم....
و
تمام عمر
دور خودمان بچرخیم.....



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
ای سراپا همه خوبی ووفا
شنبه 20 دی 1390 ساعت 20:43 | بازدید : 316 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

رسم عاشقی این نیست

باز با من سخن از عشق بگو
ای سرا پا همه خوبی و وفا

به خدا محتاجم من
چو ماهی که ز دریا دور است
و شن گرم کنار ساحل پیکرش را گور است ...
من تو را موج امید و وفا میخواهم
تو به من نزدیکی مثل خورشید به گل مثل تصویر به آب
مثل آواز قدم های دو همراه به پل

من تو را چون عطش کوه به یک جرعه طنین می خواهم
من تورا مست و رها، همچو یک تکه ی ابر، مثل ذرات هوا می خواهم

من تو را ای نابترین شعر زمان، من تو را ای روشنگر جان
از سرا پرده ی دل تا نهان خانه ی جان می خواهم

باز با من سخن از عشق بگو...

هرجا باشم همیشه همراهمی

رسم عاشقی این نیست که....

رسم عاشقی این نیست که بگویی مرا دوست داری و بعد از مدتی مرا تنها بگذاری.
رسم عاشقی این نیست که مرا به اوج قله احساسات ببری و بعد مرا از همان جا رها کنی.
این رسمش نیست که پا به پای من بیایی و روزی رفیق نیمه راه شوی.
این رسمش نیست که قلبم را بگیری و آن را بازیچه خودت کنی.
این رسمش نیست که مرا در آغوش بگیری و هوس را به جای عشق برایم معنا کنی.

 

یکرنگ باش ای تو که ادعا میکنی عاشقترینی ، مغرور نباش ای تو که ادعا میکنی مرا دوست داری ، تو که میگفتی تنها مال منی ، پس چرا برای همه چشمک میزنی.
تو که میگفتی تنها در قلب منی ، پس چرا در قلب همه پرسه میزنی؟
وفادار باش ، ای تو که در آغاز آشنایی وفاداری در حرفهایت بود ، صادق باش ای تو که با دروغ مرا در دام خودت انداختی .
یکدل باش با دلی که تنها به عشق تو مانده و خطی سرخ بر روی همه کشیده.
تو که میگویی مرا دوست داری چرا اشکهایم را پاک نمیکنی ، چرا دلتنگم نمیشوی و مرا صدا نمیکنی؟
به خدا این رسم عاشقی نیست.

بوسه بر روی دستان عاشق تو...



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 16
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
عشق یعنی همه چیز !
شنبه 17 دی 1390 ساعت 20:37 | بازدید : 330 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

گریه کن

بین من و تو فاصله یعنی عشق

حتی فراق و حوصله یعنی عشق

نقد دلم به نسیه ی دیدارت

زیبای من ! معامله یعنی عشق

ناکام مانده جبر زمان ، حتی

در حل این معادله ، یعنی عشق

بار دگر مرا متولد کرد

قابلترین قابله یعنی عشق

شوری فتاده در همه ذرات

آغاز فصل چلچله یعنی عشق

یک نیمه شب به پای دلم بنشین

راز و نیاز و نافله یعنی عشق

من این غزل به وزن تو می گویم

با قیمتی ترین صله یعنی عشق

باید تلافی شب هجران کرد

روز وصال هم گله یعنی عشق

باید رسید ، مسلک ما این است

صحرا و خار و آبله یعنی عشق

تنها هدف ، خرابی دلها بود

طوفان و سیل و زلزله یعنی عشق !

Yalan

اگه اسمم و می خوندی... دیگه تنها نمی موندم!

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
تو نیستی که ببینی...
شنبه 17 دی 1390 ساعت 20:33 | بازدید : 308 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

تو نیستی که ببینی
چگونه با دیوار
به مهربانی یک دوست
از تو می گویم 
تو نیستی که ببینی
چگونه از دیوار
جواب می شنوم
تو نیستی که ببینی
چگونه دور از تو
به روی هر چه در این خانه است
غبار سربی اندوه
بال گسترده است
تو نیستی که ببینی
دل رمیده ی من
به جز تو
یاد همه چیز را رها کرده است...    



می دونم الان داری گریه می کنی قشنگم تو که می دونی تحمل اشکای زلالتو ندارم

می دونم سخته ولی تو بدون منم می تونی باور کن من نمی خواستم اینطوری بشه

نمیدونم چرا انقدر سنگدل شدند که نمی تونن درکمون کنن انگار خودشون جوون نبودن

ولی تو ناراحت نباش گلم حتما من لیاقته تو رو نداشتم

به خدا می سپارمت و برات آرزوی بهترین ها رو می کنم

اشکات و پاک کن گله من ...!

اینجوری دیوونه وار نگام نکن... من خودم دیونتم....

 گریه کن تو می تونی پیش اون نمی مونی اون دیگه رفته بسه تمومش کن
گریه کن ته خطه عشق تو دیگه رفته تو دل یکی دیگه نشسته تمومش کن
چشم به راه نشین اینجا می مونی دیگه تنها گریه نکن دیگه اون نمی آد خونه
دست بکش دیگه از اون طفلکی دل داغون اون دیگه خوشه فکر نکن حالت و می دونه
تنها می مونی آخه این و میدونی مثل اون پیدا نمی شه
اشکات می ریزه آخه اون واست عزیزه توی قلبته همیشه
یادش می افتی دلت آتیش میگیره میگی کاش برگرده پیشت
راهی نداری تو باید طاقت بیاری آخه میدونی نمیشه



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 13
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
داستان کوتاه نامه شگفت انگیز
شنبه 17 اسفند 1390 ساعت 20:31 | بازدید : 372 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

داستان کوتاه نامه شگفت انگیز

داستان کوتاهی که پیش روی شماست یک قصه جادویی است که حتما باید دو بار خوانده شود! به شما اطمینان میدهم هیچ خواننده ای نمیتواند با یک بار خواندن آن را رها کند! این نامه تاجری به نام پائولو به همسرش جولیاست که به رغم اصرار همسرش به یک مسافرت کاری میرود و در آنجا اتفاقاتی برایش می افتد که مجبور میشود نامه ای برای همسرش بنویسد به شرح ذیل …

جولیای عزیزم سلام …
بهترین آرزوها را برایت دارم همسر مهربانم. همانطور که پیش بینی
می کردی سفر خوبی داشتم. در رم دوستان فراوانی یافتم که با آنها
می شد مخاطرات گوناگون مسافرت و به علاوه رنج دوری از تو
را تحمل کرد. در این بین طولانی بودن مسیر و کهنگی وسایل مسافرتی
حسابی مرا آزار داد. بعد از رسیدن به رم چند مرد جوان
خود را نزد من رساندند و ضمن گفتگو با هم آشنا شدیم. آنها
که از اوضاع مناسب مالی و جایگاه ممتاز من در ونیز مطلع بودند
محبتهای زیادی به من کردند و حتی مرا از چنگ تبهکارانی که
قصد مال و جانم را کرده بودند و نزدیک بود به قتلم برسانند
نجات دادند . هم اکنون نیز یکی از رفقای بسیار خوب و عزیزم
“روبرتو”‌ که یکی از همین مردان جوان است انگشتر مرا به امانت گرفته

 

و با تحمل راه به این دوری خود را به منزل ما خواهد رساند
تا با نشان دادن آن انگشتر به تو و جلب اطمینانت جعبه جواهرات
مرا از تو دریافت کند وبه من برساند . با او همکاری کن تا جعبه
مرا بگیرد. اطمینان داشته باش که او صندوق ارزشمند جواهرات را
از تو گرفته و به من خواهد داد وگرنه شیاد فرصت طلب دیگری جعبه را
خواهد دزدید و ضمن تصاحب تمام جواهرات آن, در رم مرا خواهد کشت
پس درنگ نکن . بلافاصله بعد از دیدن نامه و انگشتر من در ونیز‍
موضوع را به برادرت بگو و از او بخواه که در این مساله به تو کمک کند.
آخر تنها مارکو جای جعبه را میداند. در مورد دزد بعدی هم نگران نباش
مسلما پلیس او را دستگیر کرده و آنقدر نگه میدارد تا من بازگردم.

نامه را خواندید؟
اما بهتر است یک نکته بسیار مهم را بدانید:
پائولو قبل از سفر به رم با جولیا یک قرار گذاشته بود
که در این مدت هر نامه ای به او رسید آن را بخواند. !   “یک خط در میان”
حالا شما هم برگردید و دوباره نامه را یک خط در میان بخوانید  (خط های رنگی)

شرمنده ام بی تو نفس می کشم

مثل تموم عالم حال منم خرابه....

وقتی اسمت رو لبامه

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 33
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
تو مال من بودی
شنبه 20 بهمن 1390 ساعت 20:28 | بازدید : 273 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

آهنگ زیبای تو مال من بودی

 

تو مال من بودی ولی ازم گرفتن
گفتی دوستم نداری برو از سرنوشتم
یادم نمیره دستات رو شونه های من بود
امـا حـالا کجایـی! جدایــی قسمـت ام شـد

باشه عیبی نداره! منم از پیش تو میرم
خداحافظ گل نازم دیگه تورو نمی بینم
توی این دنیای آواره منم آواره می مونم
چرا گریون چشمام؟ جوابش رو نمی دونم!
نا نجیبی که فروخته عشقم و به ناشناسی
دیدی رفت و عاشقش شد دستی دستی؟!



 

تو مال من بودی ولی ازم گرفتن
گفتی دوستم نداری برو از سرنوشتم
یادم نمیره دستات رو شونه های من بود
امـا حـالا کجایـی! جدایــی قسمـت ام شـد

 

 



:: موضوعات مرتبط: کبوتر تنهایی , ,
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 5
|
مجموع امتیاز : 5
دلتنگی های یک بنده!
شنبه 17 دی 1390 ساعت 20:25 | بازدید : 354 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

خدایا تنهایم مگذار

 

خدایا... آنقدر دلم تنگ بود که نمی توانستم برایت حتی بنویسم ... آنقدر دلم تنگ بود که کلمات دلتنگیم در صفحه ذهنم بارها و بارها سریع تر از کاغذ می گذشتند و انگشتانم برای نگاشتن عمق دلتنگیم یاری نمی کردند ... آنقدر دلم تنگ بود که هرگاه به سختی دستانم روی حروف می لغزیدند تا کمی از دلتنگیم بکاهند چشمانم دیگر یاری نمی کردند ... انگار که همه چیز و همه کس دست به دست هم داده بودند تا دلتنگی هایم را فقط و فقط تو بشنوی و بدانی ...

 



 

در پیچ و تاب این روزهای دلتنگی دلم می گرفت برای تنهایی ها و مردان تنهای روزگار ... می دانم که تویی بهترین همدم همه تنهایی ها ... و اگر نبود یاد تو و امید به تو چقدر دلتنگی ها طولانی و بی پایان می شدند ... پس ... خوب من ... برای همه بودنت ... برای همه شنیدنت ... و برای همه دیدنت ... تو را بارها و بارها شکر می گویم.

 



:: موضوعات مرتبط: مناجات نامه , عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 20
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
محتاج
شنبه 4 بهمن 1390 ساعت 20:14 | بازدید : 336 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

گفتم
نمیدانم که در قید چه هستی
طرفدار خدا یا بت پرستی
نمی دانم در این دنیای محشر
به چه عشقی چونین ساکت نشستی

 

 

گفتم
خدارا با تو هرگز نیست کاری
که تو خود ناخدای روزگاری
به روی زورقی درهم شکسته
مثل ماهی که رو ابرا نشسته

 

 

گفتم تو بمان...

 


گفت
اگر من ناخدایم با خدایم
نه کن تو از خدای خود جدای
به تو محتاجم ای یار موافق
به تو محتاجم ای همراه عاشق
به تو محتاجم ای یار موافق
به تو محتاجم ای همراه عاشق


گفتم
خدای عشق تو داره خدایی
که تو دینش گناه بی وفایی
بگو رندانه میگویی صد افسوس
تو نور ماهی و من نور فانوس
تو هشیارانه گفتی یا ز مستی
نفهمیدم که در قید چه هستی


گفت
من غرق سکوتم تو بخوان
قصه پرداز تویی
من هیچم و پوچم تو بمان
سینه و راز تویی
به تو محتاجم ای یار موافق
به تو محتاجم ای همراه عاشق


گفتم
من غرق سکوتم تو بخوان
قصه پرداز تویی
من هیچم و پوچم تو بمان
سینه و راز تویی
من رو به زبانم
دم آغاز تویی

 


گفت
طرفدار خدای عشقم ای یار
از این عاشق کشی ها دست بردار
که کار بت پرست بی وفایی
نه من که غصمه درد جدایی



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 30
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
شنبه 19 دی 1390 ساعت 20:6 | بازدید : 352 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

گریه و گریه و گریه....

دوستت دارم عزیزم تا بی نهایت

 

اولين ملاقات٬ ايستگاه اتوبوس بود. ساعت هشت صبح. من و اون تنها. نشسته بود روی نيکت چوبی و چشاش خط کشيده بود به اسفالت داغ خيابون. سير نگاش کردم. هيچ توجهی به دور و برش نداشت. ترکيب صورت گرد و رنگ پريدش با ابروهای هلالی و چشمای سياه يه ترکيب استثنايی بود. يه نقاشی منحصر به فرد. غمی که از حالت صورتش می خوندم منو هم تحت تاثير قرار داده بود. اتوبوس که می اومد اون لحظه ساکت و خلسه وار من و شايد اون تموم می شد. ديگه عادت کرده بودم. ديدن اون دختر هر روز در همون لحظه برای من حکم يه عادت لذت بخش رو پيدا کرده بود. نمی دونم چرا اون روزای اول هيچوقت سعی نکردم سر صحبت رو با اون باز کنم.



 

شايد يه جور ترس از دست دادنش بود.
شايدم نمی خواستم نقش يه مزاحم رو بازی کنم.
من به همين تماشای ساده راضی بودم.
دختر هر روز با همون چشم های معصوم و غمگين با همون روسری بنفش بی حال و با همون کيف مشکی رنگ و رو رفته می اومد و همون جای هميشگی خودش می نشست.
نمی دونم توی اون روزها اصلا منو ديده بود يا نه.
هر روز زودتر از او می اومدم و هر روز ترس اينکه مبادا اون نياد مثل خوره توی تنم می افتاد.
هيچوقت برای هيچ کس همچين احساس پر تشويش و در عين حال لذت بخشی رو نداشتم.
حس حضور دختر روی اون نيمکت برای من پر بود از آرامش ... آرامش و شايد چيزديگه ای شبيه نياز.
اعتراف می کنم به حضورش هرچند کوتاه و هر چند در سکوت نياز داشتم.
هفته ها گذشت و من در گذشت اين هفته ها اون قدر تغيير کردم که شايد خودمم باور نمی کردم.
ديگه رفتنم به ايستگاه مثل هميشه نبود.
مثل ديوانه ها مدام ساعت رو نگاه می کردم و بی تابی عجيبی روحم رو اسير خودش کرده بود.
ديگه صورتم اصلاح شده و موهام مرتب نبود.
بی خوابی شبها و سيگار های پی در پی.
خواب های آشفته لحظه ای و تصور گم کردن يا نيامدن او تموم شب هامو پر کرده بود.
نمی دونم چرا و چطور به اين روز افتادم.
فقط باور کرده بودم که من عوض شدم و اينو همه به من گوشزد می کردن.
يه روز صبح وسوسه عجيبی به دلم افتاد که اون روز به ايستگاه نرم.
شايد می خواستم با خودم لجبازی کنم و شايد ... نمی دونم.
اون روز صدای تيک تاک ساعت مثل پتک به سرم کوبيده می شد و مدام انگشتام شقيقه های داغمو فشارمی داد.
نمی تونستم.
دو دقيقه مونده به ساعت هشت ديوانه وار بدون پوشيدن لباس مناسب و بدون اينکه حتی کيفم رو بردارم دوان دوان از خونه زدم بيرون و به سمت ايستگاه رفتم.
از دور اتوبوس رو ديدم که بعد از مکثی کوتاه حرکت کرد و دور شد و غباری از دود پشت سرش به جا گذاشت.
من ... درست مثل يک دونده استقامت که در آخرين لحظه از رسيدن به خط پايان جا می مونه دو زانو روی آسفالت افتادم و بدون توجه به نگاه های متعجب و خيره مردم با چشمای اشک آلود رفتن و درو شدن اتوبوس رو نگاه می کردم.
حس می کردم برای هميشه اونو از دست دادم.
کسی که اصلا مال من نبود و حتی منو نمی شناخت.
از خودم و غرورم بدم می اومد.
با اينکه چيزی در اعماق دلم به من اميد می داد که فردا دوباره تو و اون روی همون نيمکت کنار هم می نشينيد و دوباره تو می تونی اونو برای چند لحظه برای خودت داشته باشی ... بازم نمی دونستم چطور تا شب می تونم اين احساس دلتنگی عجيب رو که مثل دو تا دست قوی گلومو فشار می داد تحمل کنم.
بلند شدم و ايستادم.
در اون لحظه که مضحکه عام و خاص شده بودم هيچی برام مهم نبود جز ديدن اون.
درست لحظه ای که مثل بچه های سرخورده قصد داشتم به خونه برگردم و تا شب در عذاب اين روز نکبت وار توی قفس تنهايی خودم اسير بشم تصويری مبهم از پشت خيسی چشمام منو وادار به ايستادن کرد.
طرح اندام اون ( که مثل نقاشی پرتره صورت مادرم از بر کرده بودم ) پشت نيمکت ايستگاه اتوبوس شکل گرفته بود.
دقيق که نگاه کردم ديدمش.
خودش بود.
انگار تمام راه رو دويده بود.
داشت به من نگاه می کرد.
نفس نفس می زد و گونه های لطيفش گل انداخته بود.
زانوهام بدون اراده منو به جلو حرکت داد و وقتی به خودم اومدم که چشمام درست روبروی چشم های بی نظيرش قرار گرفته بود.
دسته ای از موهای مشکی و بلندش روی پيشونيشو گرفته بود و لايه ای شبيه اشک صفحه زلال چشمشو دوست داشتنی و معصومانه تر از قبل کرده بود.
نمی دونستم بايد چی بگم که اون صميمانه و گرم سکوت سنگين بينمونو شکست.
- شما هم دير رسيديد؟
و من چی می تونستم بگم.
- درست مثل شما.
و هر دو مثل بچه مدرسه ای ها خنديديم.
- مثه اينکه بايد پياده بريم.
و پياده رفتيم ...
و هيچوقت تا اون موقع نمی دونستم پياده رفتن اينقدر خوب باشه.

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 4
|
مجموع امتیاز : 4
عزیز مهربونم
شنبه 25 دی 1390 ساعت 19:57 | بازدید : 405 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

 

جذابیت

می خوام که خوبیهاتو یکی یکی بشمارم

                             تک تکِ قصه هاتو بخاطرم بسپارم

           می خوام که از عشقمون روزی هزار بار بگم

               وقتی به آخر رسید  بازم به تکرار بگم

           دروغ نیست ...!دروغ نیست

                                   عشق تو راسته راسته

         تو اونی که یه عمری دل از خدا میخواسته

           تو دفترم نوشتم تو عمرمی   تو جونم

                              عزیز مهربونم

            میخوام تا آخر عمر عشقتو باور کنم

میخوام بگم تو عشقی یه عشق بی نهایت

                       اون سر دنیا بری میام سایه به سایت

میخوام پیشت بمونم مثل شبهای یلدا

                         با تو در آغوش تو شب نرسه به فردا

              تو دفترم نوشتم تو عمرمی تو جونم

               اسم تو رو گذاشتم : عزیز مهربونم 

تو خیالمم نبود دوباره عاشقی کنم

                         ممنونم اجازه دادی با تو زندگی کنم

        هر جا هستی هر جا میری عاشقانه ها باهاتن

اس ام اس و کارت پستال های عاشقونه

ملاقات عاشقانه

 



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
:: برچسب‌ها: عشق ,
|
امتیاز مطلب : 32
|
تعداد امتیازدهندگان : 8
|
مجموع امتیاز : 8
می میرم اگه نباشی
شنبه 17 دی 1390 ساعت 19:54 | بازدید : 353 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

دل تو دلم نیست دل من پیش تو گیره
دست خودم نیست دل من واست می میره

دل تو دلم نیست اون روزا دل بی قراره
دست خودم نیست طاقت دوری نداره


دل تو دلم نیست وقتی دستام و می گیری
گریم می گیره وقتی از پیشم تو میری

دست خودم نیست می دونم می خوام فدا شم
دل تو دلم نیست من می خوام مال تو باشم

 

با تو من همیشه تو رویام بی تو من غرق تمنام
میخوام دستاتو بگیرم ببین واسه عشقت میمیرم

تو بیا همسفر من باش به فکر چشم ترم باش
میخوام همدم من تو باشی میمیرم اگه نباشی


توی قلب من همیشه جاته زندگیه من دو تا چشاته
خونه ی دلم با تو بهاره آسمون من پر از ستاره

می خوام دستات و بگیرم ببین واسه ی عشقت می میرم

 


|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تنهایی
شنبه 17 دی 1390 ساعت 19:48 | بازدید : 276 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

 

اگه یه روز بری سفر، بری ز پیشم بی خبر
اسیر رؤیاها میشم، دوباره باز تنها می شم
به شب میگم پیشم بمونه، به باد میگم تا صبح بخونه
بخونه از دیار یاری، چرا میری تنهام میذاری؟
اگه فراموشم کنی، ترک آغوشم کنی
پرنده دریا میشم، تو چنگ موج رها می شم
به دل میگم خاموش بمونه، میرم که هرکسی بدونه
می رم به سوی اون دیاری، که توش منو تنها نذاری
اگه یه روزی نوم تو، تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بیاد، که منو مبتلا کنه

به دل میگم کاریش نباشه، بذاره درد تو دوا شه
بره توی تموم جونم، که باز برات آواز بخونم
که باز برات آواز بخونم

 

 

 

اگه بازم دلت می خواد، که یار یکدیگر باشیم
مثال ایوم قدیم،  بشینیم و سحر پا شیم
باید دلت رنگی بگیره، دوباره آهنگی بگیره
بگیره رنگ اون دیاری، که توش منو تنها نذاری
اگه می خوای پیشم بمونی، بیا تا باقیه جوونی
بیا تا پوست به استخونه، نذار دلم تنها بمونه
بذار شبم رنگی بگیره، دوباره آهنگی بگیره

بگیره رنگ اون دیاری، که توش منو تنها نذاری
اگه یه روزی نوم تو، تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بیاد، که منو مبتلا کنه
به دل میگم کاریش نباشه، بذاره درد تو دوا شه
بره توی تموم جونم، که باز برات آواز بخونم
که باز برات آواز بخونم
اگه یه روزی نوم تو ، تو گوش من صدا کنه
دوباره باز غمت بیاد، که منو مبتلا کنه
به دل میگم کاریش نباشه، بذاره دردت جابه جا شه

بره توی تموم جونم، که باز برات آواز بخونم
که باز برات آواز بخونم

اگه یه روز بری سفر بری ز پیشم بی خبر

 


|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
بیا ای عشق
سه شنبه 6 ارديبهشت 1390 ساعت 11:37 | بازدید : 617 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

بیا در کوچه باغ شهر احساس

شکست لاله را جدی بگیریم

اگر نیلوفری دیدیم زخمی

برای قلب پر دردش بمیریم

بیا در کوچه های تنگ غربت

برای هر غریبی سایه باشیم

بیا هر شب کنار نور یک شمع

به فکر پیچک همسایه باشیم...

بقیه شعر در ادامه مطالب...



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 87
|
تعداد امتیازدهندگان : 30
|
مجموع امتیاز : 30
:: ادامه مطلب ...
ای اشک
سه شنبه 6 ارديبهشت 1390 ساعت 11:21 | بازدید : 452 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

 

بیا امشب به من محرم شو ای اشک...
بیا امشب تو هم باغم شو ای اشک...
بیا بنگر دلم تنها شده باز
بیا قلب مرا همدم شو ای اشک...
من آن گلبوته خشک کویری
 بیا بر روی من شبنم شو ای اشک...
رها کن میل ماندن در دو چشمم
تو جاری بر رخ زردم شو ای اشک...
بیا آرام من در بیقراری
 تسلی بخش من هردم شو ای اشک...
بیا بغض سکوت سینه بشکن
 به چشم خشک من شبنم شو ای اشک...
دلم مجروح درد غربت تو
 به روی زخم دل مرهم شو ای اشک...
دلم از درد هجران نالد امشب
بیا درمان بر دردم شو ای اشک
 

 

 


|
امتیاز مطلب : 82
|
تعداد امتیازدهندگان : 28
|
مجموع امتیاز : 28
عکس های عاشقانه
سه شنبه 6 ارديبهشت 1390 ساعت 11:15 | بازدید : 585 | نوشته ‌شده به دست یحیی | ( نظرات )

عاشقانه ها

تقدیم به عاشق های بی ادعا

نظر یادتون نره!!!!!

www.chekelo.parsiblog.com

بقیه عکس ها در ادامه مطالب...



:: موضوعات مرتبط: عاشقانه , ,
|
امتیاز مطلب : 69
|
تعداد امتیازدهندگان : 24
|
مجموع امتیاز : 24
:: ادامه مطلب ...

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد